کاریکاتور

خوانندگان جان سلام   

 

 هر چند اون بالا یه تصویری همیشه از زیر عینک به شما لبخند می زنه ولی برای اینکه نشان بدهم من هم می توانم آپ شوم ، با خود گفتم در این وبلاگ جای فوتو خالی است ، باید دست به کار بشوم ، در بی سوژگی کنونی هم که شده ، هر از چند گاهی نمایش کاتوری از کاری های فوتو ، خالی از لطف نیست!

هر چند سرعت بالای دایال آپ بلاد کبیر هلیله ، کندی اتصال به شبکه جهانی اینترنت را پوشش می دهد ، منتهای مراتب خواهش می کنم ، بخاطر من هم که شده به هر صورت ممکن و هر طور که توانستید ، دیدن این پست را از دست ندهید.  

 اولیشو نیگاه :

         

نظرات 10 + ارسال نظر
رحمت الله حسن ابراهیمی 2 خرداد 1390 ساعت 07:06

.
راستی اگر این مرد روز زن را تبریک گفته بود شاید این سرنوشت را نمی یافت.
.... ولی با همه احوال ایستادگی مرد زخم خورده ستودنی است.

احسنت حاج عمو رحمت!
مردها را باید در برابر خواسته های نابجای نسوان محترم مقاوم ساخت ، حتی اگه خین از گلال یک مرد بریزه!!!!!

انصاری 2 خرداد 1390 ساعت 07:12

هله و هله چریکو
آخرش هم خودتو پشت کامپیوتر نشون دادی!!!!!!!!!

اهلاً و سهلاً ، انصاری جان!
.
راستش مو سبیل ندارم ، بعدشم دماغم ایهمه دراز نی ، سومندش کارهای عشقولانه اینترنتی بلد نیستم ، پنجمندش انگار ای دشداشه تنشه ، مو هم که دشداشه ندارم و ...

[ بدون نام ] 2 خرداد 1390 ساعت 12:36

به نظر من مطالبت خیلی جلف شده .ادامه ندی بهتره...راستی یادم نبود که ... و بعد.......آقا اشتباه گفتم ادامه بده

باشه ... هر چی تو بگی ... اوه چه خوب ... آخه ی ، چرا اشتباه گفتی؟ یه لحظه ناراحت شدم ... Ok ادامه می دم!!!!!

آرام 2 خرداد 1390 ساعت 23:06 http://nerci-2.blogsky.com

خوب به قول خودتون تو بی سوژگی فوتو می تونه سوژه خوبی باشه.
تصویر جالبی هستش.
آقا قبلاً هم کتک خورده، انگشت اشارش توسط خانم قلم شده ولی همچنان قلب بالای سرش خودنمایی می کنه و اینقدر خیالش راحته که چایی هم برای خودش ریخته.
و چه خانم خشمگینی.
اوکی. خوب بود.

تفسیر خوبی بود ،
اوکی آرام جان!!! اوکی

سید جمال موسوی 3 خرداد 1390 ساعت 11:41

با سلام خدمت دوست خوب و هنرمندم جناب چریکوی عزیز
خیلی جالب بود
ذکر چند نکته ضروریست:
1.این آلت قتاله که دست این خانمه و به پتک خیلی شباهت داره بدون شک می تونه این مرد نگون بخت رو با مانیتور یکی کنه.
2.کفش و لباس این خانم خیلی به هم میاد فکر کنم دیشب از آغاشون بابت روز زن(رئیس )هدیه گرفته.
3.آبی که از دهان این آقا داره می ریزه و در اصطلاح محلی ما بهش می گیم او خویله نشون میده که احتمالا موجودی فراتر از حد انتظار در اون ور ماجرا داره مخ اون مرد رو تلیت میکنه.
خیلی جالب و جذاب بود.فضای محل این مطالب رو کم داشت.
با قدرت ادامه بده مثل گلیدر.
خوش باشید و خدا نگهدار

غرچ غرچ غرچ غرچ ، خچ خچ خچ خچ... (صدای گریدر )
غروچ غروچ غروچ ، چلقو چلقو چلقو ... (صدای بلدوزر)

سید جمال موسوی 3 خرداد 1390 ساعت 11:53

دوست خوبم سلام
امیدوارم سلامت باشی
دیشب برای خرید به بازار رفته بودم همه مشغول خرید بودند که ناگهان در گوشه پاساژ اکبر میثاقیان رو دیدم.گفتم اکو خونه خراب خونه ات خراب با این مربی گریت نزدیک بی تیم شهرمون رو بدبخت کنی که ناگهان نیشش تا بنا گوش واز آوی.
دقت که کردم دیدم تا این خود اکبر میثاقیان نیست بیشتر شبیه نیم رخ اکبر میثاقیانه.
به هر حال کلی گفتیم و خندیدم.
خیلی خوشحالم که توی فضای مجازی دوستان به این خوبی حضور دارند و باعث میشه بدیهای بعضی ها کمرنگ بشه.
دوثتت داریم آقا وحید.
راستی یه کارتون لامپ 100 وات هم خریده بود.
خدا نگهدار

ثلام آثید!

هااااااااااااااااااااااااااااااااا! حالا فهمیدم ای اکو کیه!
.
بوید اینو هم ازش ثوال می کردی؟
.
اکو!
ای لامپا ، ثی دثشویی خوتو ، یا بازیکنای شاهین خریدی ، یا می خووی همشونو ، بجز یکیش ، تو خلیج فارث بندازیشو؟! هه؟!

وحید 3 خرداد 1390 ساعت 13:16 http://pershin2501year.blogfa.com

سلام بی سلام
اصلا کاری به مطالبت و عسکت و فوتو ت ندارم
فقط اومدم بگم تو با آرام قصد کردین اذیت حاجی بکنین
و همی حالا سیتون بگم که اگه با رو دم حاجی گذاشتید یعنی با بچه های کانون طرفید و خودتون هم خوب میدونید که سر دسه بچه های کانون که نجف باشه رفته سربازی و کار با کلاش خو بلده و احتمال ای که همه هیلیه به رگ بار بسته بشن صدرصده!!!
اوکی یعنی چه؟!!!
هان؟
می نه حاجی گفت از کلمه اوکی استفاده نکنین
می نه حاجی گفت ای کلمه کو خارجکیه
هان؟
چرکو حالا دیگه تو هم هم دس آرام شدی؟؟
خدا به دادتون برسه!!
ای چیزایی که گفتم براتون اوکی شد؟؟!!!
فعلا گود بای

بی سلام عزیزی امپراطور؛
گود افترنینگ اند نایت امپراطور ، اوکی ، لرزه تو لارم افتا!
.
جان عشاق اگه بلد بی ای کارا کنه، اول مینه ی بلند خوش نگه می داش و نمی زاشت تا کل (با ضم ک) کنن ، اوکی!
.
بعدشم همی که امه ولات ، ما دو تا لامپ صد واتی می دیم دسش ، اوکی ، تا ببره بزاره بجای سیبل ژ3 یا کلاش ، دیگه طرف ما نمی یا ، اوکی!

ع انصاری 3 خرداد 1390 ساعت 13:40 http://zamardo1.blogsky.com

lمو میخوام بدونم ایی بخت برگشته تو مونیتور ش چه میبینه

ها والله!
رو کلش که یه چیزی راس واویدن!

وحید 3 خرداد 1390 ساعت 23:46 http://pershin2501year.blogfa.com

با سلام به چرک
به هرحال گفته باشم با نجف در نیفتید که خیلی خطر ناکه
در آخرین تماسی که با جهرم برقرار کردم داشت آموزش کماندویی میدید!!
از ما گفتن بود
در مورد سید جمال هم باید بگم
بوا ما چاکر شماییم
خوشحالم که بچه محل خوشحال میشن از دیدن همدیگه
زنده جمال
زنده چرکی

پاینده امپراتور!
.
تو تماس تلفنی گرفتی ما هم می ریم ملاقات حضوری!
.
یه سمند سراغ دارم به رنگ سفید ، می ره ماموریت عسلویه ، جهرم هم که فاصله ای با عسلویه نداره! تو همین ماموریت ، صندوق عقب سمندکو هم ، پر از آلات درخشنده و نورانی می کنیم!
حالا اگه این نشد ، یه نفر سراغ دارم ، می ره مشهد ، پاترول هم که داره ، جهرم هم که تو راه مشهده! ، پاترول هم که حسابی می تونه همون آلات درخشنده و نورانی رو جا بگیره!
.
کارت نباشه تو ، همه چی آرومه! من چقدر خوشحالم ، اوکی!

محافظه کار 4 خرداد 1390 ساعت 12:19

با دلخوری!
..
آقا این چیزا را که بد آموزی دارد نهزن!
یا برای سن خاص بهزن!
یا یه چور دیگه بزن

دلخور نشو محافظه کار!

ما یه حاجی داریم که همیشه ارادت خاصی از جانب ایشان شامل حال ما می شد و البته کنترلر وبلاگ چریکو! ،
گفتیم در غیاب ایشان ، مسائلی پیرامون "18+" ها را نیز پیش روی "18-" ها قرار دهیم.
حالا تا بیاد یه کاریش می کنیم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد